ملانصرالدین با دوستی صحبت می کرد
خوب ملا ، هیچ وقت به فکر ازدواج افتاده ای؟
ملانصرالدین پاسخ داد : بله فکر کرده ام. جوان که بودم تصمیم گرفتم زنی کامل پیدا کنم. از صحرا که گذشتم وبه دمشق رفتم وبا زن پر حرارت و زیبایی آشنا شدم ، اما او از دنیا بی خبر بود.
بعدبه اصفهان رفتم . آن جا هم با زنی آشنا شدم که معلومات زیادی درباره یِ آسمان و زمین داشت اما زیبا نبود. بعد به قاهره رفتم و نزدیک بود با دختر زیبا و با ایمان و تحصیلکرده ای ازدواج کنم.
- پس چرا با او ازدواج نکردی؟
ملانصرالدین گفت: آه رفیق ، متاسفم او هم دنبال مرد کاملی می گشت.
-------------------------------
این هم دلیل مجرد ماندن اکثر خانم ها و آقایون!!!!
هیچ کاملی وجود ندارد !!!!!!!!!!!!!!!!